- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خوش دولتی است وصل تو نعمت حیات اما دریغ ازین که بود هر دو بی ثبات
2 خلقی به جستجوی تو دایم به بزم من وین طرفه تر که من همه شب جویم از خدات
3 نبود عجب اگر به سر کویت آورند زاهد ز کعبه روی و برهمن ز سو منات
4 جز لعل آن که سبزه ی خط سر زده از آن کی دیده کس نبات کزو سر زند نبات
5 در بحر عشق غرقم و شادم از اینکه هست هر موج آبش آیت نومیدی نجات
6 چشمی که خلق را به تغافل کشد (سحاب) بنگر طمع که دارم از آن چشم التفات