- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای داده روی خوب تو خورشید را نظام ایگشته عالمی به سر زلف تو غلام
2 بر ماه لاله داری و بر لاله سلسله هرگز که دید سلسله بر مه ز عود خام
3 در زیر سایهٔ سر زلفین عارضت کالْبَدْر فیالرّیٰاحین والشّمس فیالغَمام
4 ای روی تو چو لاله و قد تو همچو سرو وی خال تو چو دانه و زلف تو همچو دام
5 روی از رهی نتابی و در بنده ننگری ای بیوفای کمخرد آخر کم از سلام
6 خونم حرام دانی و بوسه حرام چیست می ننگری که بوسه حلال است و خون حرام
7 گر باد صبحدم به تو آرد پیام من زنهار تا نگیری آزار از آن پیام
8 هرگز بود که باز خرامی به سوی من بر کف گرفته ساغر و بر لب نهاده جام
9 تو باده نوش کرده و من گفته مر تورا یا ایّها الغَزال تَنشا لَکَ المدام