- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گلبنان پیرایه بر خود کردهاند بلبلان را در سماع آوردهاند
2 ساقیان لاابالی در طواف هوش میخواران مجلس بردهاند
3 جرعهای خوردیم و کار از دست رفت تا چه بی هوشانه در می کردهاند
4 ما به یک شربت چنین بیخود شدیم دیگران چندین قدح چون خوردهاند
5 آتش اندر پختگان افتاد و سوخت خام طبعان همچنان افسردهاند
6 خیمه بیرون بر که فراشان باد فرش دیبا در چمن گستردهاند
7 زندگانی چیست مردن پیش دوست کاین گروه زندگان دل مردهاند
8 تا جهان بودست جماشان گل از سلحداران خار آزردهاند
9 عاشقان را کشته میبینند خلق بشنو از سعدی که جان پروردهاند