- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خدایگان جهان شهریار دریا دل توراست دست گهر بخش و لفظ لؤلؤ پاش
2 بر اسمان و زمین دست مطلق است تو را که از وظیفه جود تو یافتند معاش
3 گهی به پنجه هیبت دل جهان بشکن گهی به ناخن قدرت رخ فلک بخراش
4 تویی که باد صبا در جهان نیارد کرد نسیم عارض گل بی جواز حکم تو فاش
5 مکارم تو چنان عام گشت در عالم که در سخای تو با من برابرند اوباش
6 به روی مدح برون بردم این شکایت حال اساس مظلمه ای می نهم تو حاکم باش
7 مرا که باز سپیدم سزد که بسته شود ز آفتاب لقای تو دیده چون خفاش؟