1 هدفِ لعنتِ خدای آمد دُنییُ و هرچه هست در دنییٰ
2 غیرِ ذکرِ خدا که صاحب ذکر در دو عالم به رحمت است اُولیٰ
1 آن عرابی چون شد اشتر در شتاب از شتر افتاد چشمی مست خواب
2 از سبکباری شتر چون یاریی دید کرد آغاز خوش رفتاریی
1 چون سلامان گشت تسلیم حکیم زیر ظل رأفت او شد مقیم
2 شد حکیم آشفته تسلیم او سحر کاری کرد در تعلیم او
1 خواجه ای کش خیل شاهان بنده اند حلقه حکمش به گوش افکنده اند
2 مقبلان را قبله جان روی اوست کعبه امید خاک کوی اوست