- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خدایگانا ، آنی که دشمنان ترا دریده نیزه و تیر تو سینه و حدقه
2 نجاح تو بمعالی هزار چون جراح رباح تو ببزرگی هزار چون صدقه
3 منم ، که رقت احوال من بدان درجه است که مانده ام متحیر در انده نفقه
4 طمع بریده ام از جامگی ، از آن امروز مرا نکایت دشمن فگند ازان طبقه
5 تبارک الله ! از جامگی چو در گذری نه عادت صله ماند و نه سنت صدقه