- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
الهی گاه گریم که در اختیار دیوم از بس تاریکی بینم، باز ناگاه نوری تابد که جملهٔ بشریت در جنب آن ناپدید بود. خدایا از تو می گفتم و گاه از تو می نیوشیدم میان جُرم خود و لطف تو می اندیشیدم، کشیدا آنچه کشیدم همه نوش گشت چون آوای تو شنیدم. ,