الهی گاه گریم که در اختیار دیوم از بس تاریکی از عبدالله انصاری مناجات نامه 190
الهی گاه گریم که در اختیار دیوم از بس تاریکی بینم، باز ناگاه نوری تابد که جملهٔ بشریت در جنب آن ناپدید بود. خدایا از تو می گفتم و گاه از تو می نیوشیدم میان جُرم خود و لطف تو می اندیشیدم، کشیدا آنچه کشیدم همه نوش گشت چون آوای تو شنیدم. ,
از شاعران بزرگ قرن 5 هجری می باشد و سبک شعری ایشان خراسانی است.
اثر الهی گاه گریم که در اختیار دیوم از بس تاریکی بینم، باز ناگاه نوری تابد که جملهٔ بشریت در جنب آن ناپدید بود.... مناجات نامه 190 ام از 536
مناجات نامه خواجه عبدالله انصاری
می باشد
الهی نالیدن من در درد از بیم زوال آنست که او که از زخم دوست بنالد در مهر دوست نامرد است، ای جوان اگر زهرهٔ این کار داری قصد راه کن و شربت بلا نوش کن و دوست بر آن گواه دار اگر به عافیت به ناز دار سخن کوتاه کن. ,
الهی چون ما را در حجرهٔ بی شمع و چراغ مبتلا کنند ایمان ما را تو چراغ لحد ما گردانی، چون در معاملهٔ خود مینگرم سزاوار همه عقوبتها هستم و چون در کرم تو نظاره میکنم سزاوار همهٔ خداوندیها هستی. ,