الهی گوهر اصطفا در دامن آدم تو ریختی و گرد عصیان بر فرق ابلیس تو بیختی و این دو جنس مخالف را با هم آمیختی، از روی ادب اگر بد کردیم بر ما مگیر که گرد فتنه تو انگیختی. ,
الهی راهم نما بخود و باز رهان مرا از بنده خود، ای رساننده بخود برسانم که کسی نرسیده بخود، بار الها یاد تو عیش است و مهر تو سور، شناخت تو ملک است و یاد تو سرور، و صحبت و نزدیکی تو نور، جویندهٔ تو کُشتهٔ با جان است و یافت تتو رستخیز بی صور. ,
سوالات متداول درباره شعر الهی در دل دوستان تو نور عنایت پیداست و جانها در آرزوی وصال تو حیران و شیداست، چون تو مولا کراست ؟ و چون تو دوست...
شاعر شعر الهی در دل دوستان تو نور عنایت پیداست و جانها در آرزوی وصال تو حیران و شیداست، چون تو مولا کراست ؟ و چون تو دوست... چه کسی است ؟
شاعر شعر الهی در دل دوستان تو نور عنایت پیداست و جانها در آرزوی وصال تو حیران و شیداست، چون تو مولا کراست ؟ و چون تو دوست... خواجه عبدالله انصاری می باشد.
شعر الهی در دل دوستان تو نور عنایت پیداست و جانها در آرزوی وصال تو حیران و شیداست، چون تو مولا کراست ؟ و چون تو دوست... در چه دورهای سروده شده است؟
این شعر در قرن 5 سروده شده است.
قالب شعر الهی در دل دوستان تو نور عنایت پیداست و جانها در آرزوی وصال تو حیران و شیداست، چون تو مولا کراست ؟ و چون تو دوست... چیست ؟
قالب شعر الهی در دل دوستان تو نور عنایت پیداست و جانها در آرزوی وصال تو حیران و شیداست، چون تو مولا کراست ؟ و چون تو دوست... مناجات نامه است
مضمون اصلی شعر الهی در دل دوستان تو نور عنایت پیداست و جانها در آرزوی وصال تو حیران و شیداست، چون تو مولا کراست ؟ و چون تو دوست... چیست؟
این شعر در دستهبندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه است.