الهی از خواجه عبدالله انصاری مناجات نامه 240

خواجه عبدالله انصاری

آثار خواجه عبدالله انصاری

خواجه عبدالله انصاری

الهی در دل دوستانت نور عنایت پیداست و جانها در آرزوی وصالت حیران و شیداست چون تو مولا کراست ؟ چون تو دوست کجاست...

الهی در دل دوستانت نور عنایت پیداست و جانها در آرزوی وصالت حیران و شیداست چون تو مولا کراست ؟ چون تو دوست کجاست ؟ هر چه دادی نشان است و آیین فرداست، آنچه یافتیم پیغام است و خلعت بر خاست، نشانت بیقراری دل و غارت جان است و خلعت وصال در مشاهده جمال. ,

2 روزی که سر از پرده برون خواهی کرد دانم که زمانه را زبون خوآهی کرد

3 گر زیب و جمال از این فزون خواهی کرد یارب چه جگر هاست که خون خواهی کرد

عکس نوشته
کامنت
comment