الهی بر دلم ابواب تسلیم از حکیم سبزواری غزل 20

حکیم سبزواری

آثار حکیم سبزواری

حکیم سبزواری

الهی بر دلم ابواب تسلیم و رضا بگشا

1 الهی بر دلم ابواب تسلیم و رضا بگشا بروی ما، دری از زحمت بی منتها بگشا

2 رهی ما را بسوی کعبهٔ صدق و صفا بنما دری ما را بصوب گلشن فقر و فنا بگشا

3 ببسط وجه و اطلاق جبین اهل تسلیمت گره واکن ز ابرو عقده‌های کار ما بگشا

4 بعقد گیسوان پردهٔ عصمت نشینانت ز لطفت برفع از روی عروس مدعا بگشا

5 درون تیرهٔ دارم ز خواطرهای نفسانی بسینه مطلعی از روزن نور و ضیا بگشا

6 بود دل چند رنجور از خمار و بسة میخانه بر این دردی کش دردت در دار الشفا بگشا

7 درون درد پردردی بده کاید عذابش عذب ببند این دیدهٔ بدبین ما چشم صفا بگشا

8 از این ناصاف آب در گذر افزود سوز جان بسوی جویبار دل ره از عین بقا بگشا

9 پرافشان در هوایت طایران و مرغ دل دربند پر و بال دلم در آن فضای جان فزا بگشا

10 ز پیچ و تاب راه عشق اندر وادی حیرت مرا افتاده مشکلها تو ای مشگل گشا بگشا

11 در گنجینهٔ حق الیقین را نام تو مفتاح به پیر مسلک آموز و جوان پارسا بگشا

12 زغم لبریز و خوندل چون صراحی تا بکی اسرار گشاده روچو جامم ساز و نطق بانوابگشا

عکس نوشته
کامنت
comment