1 خدایگانا امشب نشاط ساز بدانک پدرش ز آهن بودست و مادرش حجرست
2 بصورت شجری و ز خفچه او را برگ که از عقیق و ز یاقوت بار آن شجرست
3 زبانهاش چو شمشیر های زر اندود کزو بجان خطرست ، ار چه زرّ بی خطرست
1 گر نه مشکست از چه معنی شد سر زلفین یار ؟ مشکبوی و مشکرنگ و مشکسای و مشکبار
2 ار دل ما را ببست او خود چرا در بند شد ؟ ور قرار ما ببرد او خود چرا شد بیقرار ؟
1 حکیمی بد و نام او مخسنوس که دانش همی دست او داد بوس
1 آمد به سمرقند شه از رغم عدو اینک ملک مشرق بدخواهش کو
2 گریبغو و جیحونش نظر دید افزون پل بر جیحون نهاد و غل بر یبغو