- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای خدا این وصل را هجران مکن سرخوشان عشق را نالان مکن
2 باغ جان را تازه و سرسبز دار قصد این مستان و این بستان مکن
3 چون خزان بر شاخ و برگ دل مزن خلق را مسکین و سرگردان مکن
4 بر درختی کآشیان مرغ توست شاخ مشکن مرغ را پران مکن
5 جمع و شمع خویش را برهم مزن دشمنان را کور کن شادان مکن
6 گر چه دزدان خصم روز روشنند آنچ میخواهد دل ایشان مکن
7 کعبه اقبال این حلقه است و بس کعبه اومید را ویران مکن
8 این طناب خیمه را برهم مزن خیمه توست آخر ای سلطان مکن
9 نیست در عالم ز هجران تلخ تر هرچه خواهی کن ولیکن آن مکن