1 به تو نعمت ز دست هر که رسد نِه به میدان شکر گویی پای
2 کی به شکر خدا قیام کند تارکِ شکرِ بندگان خدای
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 متقی نفس خویش را چو شناخت در شرورش وقایه حق ساخت
2 سپری شد به پیش حق که مدام دارد او را نگه ز تیر ملام
1 سر مقصود را مراقبه کن نقد اوقات را محاسبه کن
2 باش در هر نفس ز اهل شعور که به غفلت گذشت یا به حضور
1 گفت بر عارفان بود معلوم که شما حاکمید و من و محکوم
2 هر چه ظاهر ز زین و شین شماست موجب مقتضای عین شماست
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به