- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مرا بدید و نپرسید آن نگار چرا ترش ترش بگذشت از دریچه یار چرا
2 سبب چه بود چه کردم که بد نمود ز من که خاطرش بگرفتست این غبار چرا
3 ز بامداد چرا قصد خون عاشق کرد چرا کشید چنین تیغ ذوالفقار چرا
4 چو دیدم آن گل او را که رنگ ریخته بود دمید از دل مسکین هزار خار چرا
5 چو لب به خنده گشاید گشاده گردد دل در آن لبست همیشه گشاد کار چرا
6 میان ابروی خود چون گره زند از خشم گره گره شود از غم دل فگار چرا
7 زهی تعلق جان با گشاد و خنده او یکی دمش که نبینم شوم نزار چرا
8 جهان سیه شود آن دم که رو بگرداند نه روز ماند و نی عقل برقرار چرا
9 یکی نفس که دل یار ما ز ما برمید چرا رمید ز ما لطف کردگار چرا
10 مگر که لطف خدا اوست ما غلط کردیم وگر نه خوبی او گشت بیکنار چرا
11 برون صورت اگر لطف محض دادی روی پیمبران ز چه گشتند پرده دار چرا