جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

بده از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 2379

غزل 2379 ام از 6329 غزلیات

بده آن باده جانی که چنانیم همه

1 بده آن باده جانی که چنانیم همه که می از جام و سر از پای ندانیم همه

2 همه سرسبزتر از سوسن و از شاخ گلیم روح مطلق شده و تابش جانیم همه

3 همه دربند هوااند و هوا بنده ماست که برون رفته از این دور زمانیم همه

4 همچو سرنا بخروشیم به شکر لب یار همه دکان بفروشیم که کانیم همه

5 تاب مشرق تن ما را مثل سایه بخورد که به صورت مثل کون و مکانیم همه

6 زعفران رخ ما از حذر چشم بد است ما حریف چمن و لاله ستانیم همه

7 مصحف آریم و به ساقی همه سوگند خوریم که جز از دست و کفت می‌نستانیم همه

8 هر کی جان دارد از گلشن جان بوی برد هر کی آن دارد دریافت که آنیم همه

9 دل ما چون دل مرغ است ز اندیشه برون که سبک دل شده زان رطل گرانیم همه

10 ملکان تاج زر از عشق ره ما بدهند که کمربخشتر از بخت جوانیم همه

11 جان ما را به صف اول پیکار طلب ز آنک در پیش روی تیر و سنانیم همه

12 در پس پرده ظلمات بشر ننشینیم ز آنک چون نور سحر پرده درانیم همه

13 شام بودیم ز خورشید جهان صبح شدیم گرگ بودیم کنون شهره شبانیم همه

14 شمس تبریز چو بنمود رخ جان آرای سوی او با دل و جان همچو روانیم همه

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر بده آن باده جانی که چنانیم همه

شاعر شعر بده آن باده جانی که چنانیم همه چه کسی است ؟

شاعر شعر بده آن باده جانی که چنانیم همه جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر بده آن باده جانی که چنانیم همه در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر بده آن باده جانی که چنانیم همه چیست ؟

قالب شعر بده آن باده جانی که چنانیم همه غزل است

مضمون اصلی شعر بده آن باده جانی که چنانیم همه چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر