🌟 نیت کن و فال حافظ بگیر 🌟
ظهیر فاریابی

ظهیر فاریابی

ظهیر فاریابی
ظهیر فاریابی

گیتی ز فرّ دولت فرمانده از ظهیر فاریابی قصیده 59

قصیده 59 ام از 306 قصاید

گیتی ز فرّ دولت فرمانده جهان

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • 13
  • 14
  • 15
  • 16
  • 17
  • 18
  • 19
  • 20
  • 21
  • 22
  • 23
  • 24
  • 25
  • 26
  • 27
  • 28
  • 29
  • 30
  • 31
  • 32
  • 33
  • 34

1 گیتی ز فرّ دولت فرمانده جهان ماند به عرصه حرم و روضه جنان

2 بر هر طرف که چشم نهی جلوه ظفر و ز هر جهت که گوش کنی مژده امان

3 آرام یافت در حرم امن وحش و طیر و آسوده گشت در کنف عدل انس و جان

4 گردون فرو گشاد کمند از میان تیغ و ایام بر گرفت زه از گردن کمان

5 ملکی چنین مقرر و حکمی چنین مطاع دیرست تا زمانه نداد از کسی نشان

6 منسوخ گشت قصه کاووس و کیقباد و افسانه شد حکایت دارا و اردوان

7 بالید ازین نشاط تن تخت بر زمین بگذشت ازین نوید سر تاج از آسمان

8 از غصه خون گرفت چو می ظلم را جگر وز خنده بازماند چو گل عدل را دهان

9 شاید که بگذرد ز پی فرخی همای زین پس به زیر سایه چتر خدایگان

10 سلطان شرق و غرب قزل ارسلان که نیست با صدمت رکابش ایام را توان

11 آن شاه شیر حمله که شاهین همتش دارد فراز کنگره سدره آشیان

12 وقت طرب چو دست سوی جام می برد بر هم زند ذخیره بحر دفین دکان

13 هنگام کین چو نیزه برافرازد از کتف مریخ را خطر بود از صدمت سنان

14 شاها تو یی که حمله بأس تو بر عدو چون بر بخیل سایه سایل بود گران

15 بحریست قهر تو که در او هر که غرقه شد هرگز نیفتد از پس آن نیز برکران

16 برخیز و از زمانه به یکبار نسل و حرث گر دفع فتنه را نکند تیغ تو ضمان

17 هر چند کور گشت عدو دید کایزدت بگزید و کرد بر همه آفاق کامران

18 یا حجتی چنین که ببندد زبان چرخ تیغ تو را رسد که بر اعدا کشد زمان

19 بر باد داد هیبت تو خرمن قمر و اتش زده شکوه تو در راه ترکشان

20 وقتی که گم شود ز سر سرکشان خود روزی که بگسلد ز تن پر دلان روان

21 وان آب منجمد که سنان است نام او از تَفِ حمله در رگ جان ها شود روان

22 تو در میان لشکر چون مور بی عدد هر یک چو مور بسته به فرمان تو میان

23 در تازی از کرانه چو شیران جنگ جوی کو پال بر زمین زنی و بانگ بر زمان

24 آن لحظه کس ندارد پای تو جز رکاب وان روز کس نگیرد دست تو جز عنان

25 بد خواه ملک را ز نهیب تو آن نفس خون در جگر بسوزد و مغز اندر استخوان

26 ای خسروی که تیغ فنا را قضای بد بر دشمنان دولت تو کرد امتحان

27 گر گم شود پی زحل از چرخ باک نیست بخت تو آگه ست چه حاجت به پاسبان

28 گیتی طمع نداشت که تو سر درآوری تا سایه بر سرت فکند افسر کیان

29 این هم تواضع است که کردی و گرنه چرخ داند که مشتری بننازد به طیلسان

30 دندانه اره را هنر است ار نه تیغ را عیبی است سخت ظاهر و عاری است بس عیان

31 محتاج نیست طلعت زیبای تو به تاج شمشیر صبح را نبود حاجت فسان

32 تا بسترد به دست صبا دایه بهار گرد از جبین لاله و رخسار ارغوان

33 گلزار دولت تو که دارد نسیم خلد آسوده باد تا ابد از آفت خزان

34 جد تو سر فراز و قبول تو دستگیر ملک تو پایدار و بقای تو جاودان

ظهیر فاریابی از شاعران بزرگ قرن 6 هجری می باشد و سبک شعری ایشان عراقی است.
اثر گیتی ز فرّ دولت فرمانده جهان قصیده 59 ام از 306 قصاید ظهیر فاریابی می باشد
شعر قالب : قصیده سبک : عراقی
عکس نوشته
کامنت
سوالات متداول درباره شعر گیتی ز فرّ دولت فرمانده جهان

شاعر شعر گیتی ز فرّ دولت فرمانده جهان چه کسی است ؟

شاعر شعر گیتی ز فرّ دولت فرمانده جهان ظهیر فاریابی می باشد.

شعر گیتی ز فرّ دولت فرمانده جهان در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 6 سروده شده است.

قالب شعر گیتی ز فرّ دولت فرمانده جهان چیست ؟

قالب شعر گیتی ز فرّ دولت فرمانده جهان قصیده است

سبک شعر گیتی ز فرّ دولت فرمانده جهان چیست ؟

سبک شعر گیتی ز فرّ دولت فرمانده جهان سبک عراقی است

مضمون اصلی شعر گیتی ز فرّ دولت فرمانده جهان چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر شاد, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر شاد, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
ظهیر فاریابی

گیتی ز فرّ دولت فرمانده از ظهیر فاریابی قصیده 59

قصیده 59 ام از 306 قصاید
بنر