- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خلاصیام ز کمند تو در ضمیر مباد اگر اسیر تو نبود دلم اسیر مباد
2 نهفته مهر تو در سینه ورنه میگفتم چو صبح سینه چاکم رفوپذیر مباد
3 نمیدهی می وصلم که تنگحوصلهای مباد ساقی مجلس بهانهگیر، مباد
4 دعا کنید که پرویز را پس از فرهاد گذار بر طرف قصر و جوی شیر مباد
5 دلم ز فرقت همدرد خویش، قدسی سوخت که گفته بود ترا در جهان نظیر مباد