-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گر ز خود و عقل خود یکدو نفس رستمی دست و دل و پای عشق هر دو بهم بستمی
2 رو بخدا کردمی دل بخدا دادمی رسته ز کون و مکان نیستمی هستمی
3 پی بازل بردمی آب بقا خوردمی عمر ابر بردمی دست فنا بستمی
4 با همهٔ بی همه، هم همهٔ نی همه از همه بگسستمی با همه پیوستمی
5 دل ز جهان کندمی رسته ز هر بندمی از پل دوزخ چه باد رفتمی و جستمی
6 از درکات جحیم با خبر و بیخبر در عرفات نعیم سر خوش بنشستمی
7 باده شراب طهور آن می غلمان و حور منزل قصر بلور امن و امان نشتمی
8 باده نوشیدمی خرقه فروشید می حله بپوشید می تاج و کمر بستمی
9 فیض ز دامانم ار دست فراداشتی نی دل او خستمی نی شده پا بستمی