گر من ز سوز عشق از کمال‌الدین اسماعیل غزل 106

کمال‌الدین اسماعیل

آثار کمال‌الدین اسماعیل

کمال‌الدین اسماعیل

گر من ز سوز عشق تو یک دم بر آوردم

1 گر من ز سوز عشق تو یک دم بر آوردم دود از نهاد گنبد اعظم بر آوردم

2 گفتم بنالم از غم عشق تو پیش وصل هجرت رها نکرد که خوددم برآورم

3 اشک سناره بر رخ گردون روان شود وقت سحر که آه دمادم برآورم

4 از درد دل کند جگر روزگار خون فریادها که نیم شب از غم برآورم

5 گر یک نفس زند دهنم جز بیاد تو حالی برآرمش درومحکم برآورم

6 ور جز سوی تو مردم چشمم نظر کند رویش سیاه کرده بعالم برآورم

7 گر چه امید وصل تو دورست از خرد من سربکوی بی خردی هم برآورم

8 با بیخ درد در دل غمگین فرو برم یا شاخ کام از آن رخ خرّم برآورم

عکس نوشته
کامنت
comment