گر افسرده گر سرکش است از اسیر شهرستانی غزل 822

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

گر افسرده گر سرکش است آه من

1 گر افسرده گر سرکش است آه من جگر گوشه آتش است آه من

2 ز سودای او در به در گشته است عزیز است و خواری کش است آه من

3 به دست جگر کرد صید اثر خدنگ اثر ترکش است آه من

4 کند با دلم شعله نسبت درست نسب نامه آتش است آه من

5 به یاد قدی می گدازم اسیر عجب نیست گر سرکش است آه من

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر