1 گر حاجب و چاوش تو ای ناصر دین برکشور روم و چین گشایند کمین
2 فغفور از آن بترسد و قیصر از این این والی روم گردد آن شحنهٔ چین
1 دیدم به ره آن نگار خندان را آن ماه رخ ستاره دندان را
2 بر ماه دو هفته تافته عمدا مشکین دو رسن چه زنخدان را
1 فرخ ملک مشرق مهمان وزیرست والا عضد دولت نزدیک مجیرست
2 ماه است وزیر و ملک مشرق خورشید خورشید فروزنده بر ماه منیرست
1 صنم من پسری لاله رخ و سیمبرست سخت زیبا صنم و سخت به آیین پسرست
2 من و او هر دو به نام ایزد روزافزونیم هر زمان عشق من و خوبی او بیشترست