1 گر از مشهد اگر ز بلخ آمدهایم از غره جاهلی به سلخ آمدهایم
2 همچون می کهنه سودمندیم به طبع هرچند چو پند پیر تلخ آمدهایم
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 بانگ نی می برد ز هوش مرا می دهد می ز راه گوش مرا
2 ناله نای تا حریم وصال می برد بر کنار و دوش مرا
1 نگاه گم شده در راه کوی یار مرا گسسته عقد گهر گریه در کنار مرا
2 خود از محبت جانان به خود حسد دارم ز رشگ غیر کنون برگذشته کار مرا
1 شرم میآید ز قاصد طفل محبوب مرا بر سر راهش بیندازید مکتوب مرا
2 دست پرورد توام ای عشق، پاس من بدار هرکه بیند از تو میداند بد و خوب مرا
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به