- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گردون در آتش از حسد جوهر منست پرواز من بلندتر از اختر منست
2 شبنم ببال جذبه خورشید می برد کس را چه حد بستن بال و پر منست
3 پامال و خاکسار و زهر باد بیقرار نقش قدم براه وفا همسر منست
4 سهلش مبین که سکه مردان همین بود نقش حصیر فقر که بر پیکر منست
5 سالک بمقصد از ره تجرید می رسد در راه عشق رهزن من رهبر منست
6 گر در غم تو بگذرد از سر چه فایده خوناب دل که صندل دردسر منست
7 از آتشی که در ته پایم نهاده شوق اشکم بدیده سوخته چون اخگر منست
8 از سایه می هراسم از آئینه می رمم هر گه دو کس بهم رسد آن محشر منست
9 بد نام فسق زاهد میخانه ام، کلیم وز باده روزه دار لب ساغر منست