باغها از سایه ابر بهاری از اسیر شهرستانی غزل 128

اسیر شهرستانی

آثار اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

باغها از سایه ابر بهاری دیده است

1 باغها از سایه ابر بهاری دیده است دیده ما صرفه ها در گریه باری دیده است

2 گردبادش در نظر آید بناهای بلند بسکه عبرت در جهان بی اعتباری دیده است

3 چشم خواب آلود این دانه آب گوهر است عشق پر فیضی ز کسب خاکساری دیده است

عکس نوشته
کامنت
comment