- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ز خشم و جنگ تو جان بس ملول و دلتنگ است از آن به بخت بدم دل همیشه در جنگ است
2 ز زنده دل بفریبد به مرده جان بخشد لب ترا گهی ااعجازو گاه نیرنگ است
3 مرا چه فرق که گشتم هلاک در ره عشق؟ به مقصد ار دو سه گام از هزار فرسنگ است
4 ز عیش کنج قناعت چه آگهی دارند؟ شهان که مسکنشان بر فراز اورنگ است
5 صفا به جز می صافی غم زدا ندهد مرا که آئینه ی دل ز غصه در زنگ است
6 بیا و لب به لب جام نه که مطرب را دهان نی به دهان، زلف چنگ در چنگ است
7 چو سنگ خاره در آن دل چرا اثر نکند؟ فغان و ناله ی من گر دل تو از سنگ است
8 ز نقش عارض زیبا نگار من حیران نگار خانه ی ما نی و نقش ارژنگ است
9 صفای لعل اثر باده رنگ گل دارد دو لعل یار که مانند باده گلرنگ است
10 تو نو گل چمن و بیوفا و لیک (سحاب) به گلستان وفا بلبل خوش آهنگ است