ز بعد وقت نومیدی از جلال الدین محمد مولوی غزل 350

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

ز بعد وقت نومیدی امیدیست

1 ز بعد وقت نومیدی امیدیست به زیر کوری اندر سینه دیدیست

2 نبینی نور چون دانی تو کوری سیه نادیده کی داند سپیدیست

3 قرین صد هزاران نقش و معنی نهان تصریف سلطان وحیدیست

4 که جنباننده این نقش و معنی‌ست چو بادی رقص‌های شاخ بیدیست

5 مشو نومید از دشنام دلدار که بعد رنج روزه روز عیدیست

6 که یبقی الحب ما بقی العتاب که هر نقصی کشاننده مزیدیست

7 رها کن گفت به از گفت یابی یقین هر حادثی را خود ندیدیست

عکس نوشته
کامنت
comment