ز خدمت شناسی شنهنشاه از واعظ قزوینی دیوان اشعار 6

واعظ قزوینی

آثار واعظ قزوینی

واعظ قزوینی

ز خدمت شناسی شنهنشاه عادل

1 ز خدمت شناسی شنهنشاه عادل که برکوه باشد از او پشت مذهب

2 ز بس کوفت عدلش سر ظالمان را بدزدد بخود دم، چو زنبور عقرب

3 بعهدش برآید اگر ناله از نی شود لرز از بیم او شیر را تب

4 ز بیمش چو هم کسوت شبروان شد ز شبنم کند گریه بر روز خود شب

5 برای دعا گویی دولت او چو گل هر دهان را ضرور است صد لب

6 بیفزود بر منصب صدراعظم ز مهرش کنون به در شد ماه منصب

7 سحاب عطا، قلزم فضل و دانش که او راست پیر خرد طفل مکتب

8 بکاغذ رسانید تا حرف قدرش سیه گشت از بس گرانی، مرکب

9 ز بس همتش میکند پیشدستی ندارد کسی فرصت عرض مطلب

10 میانجی نخواهد ز بس همت او نخواهد کشد مدعا، منت لب

11 چو گیتی ز صیت عطایش الهی بود جام دل از نشاطش لبالب

12 چو منصب فزودش بتاریخ گفتم: «ببالید بر خود از او جاه و منصب »

عکس نوشته
کامنت
comment