-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ز دستگاه جنون راز همتم فاش است که جوش آبلهام هر قدم گهر پاش است
2 حصول کار امل نیست غیر خفت عقل برای دیگ هوس خامی طمع آش است
3 غبارکلفت ازببن مبیهمانسرا نرود که طبع خلق فضول و زمانه قلاش است
4 چو صبح بسخه فروش ظهور آفاقیم ز چاک سینهٔ ما رازنه فلک فاش است
5 نگارخانهٔ حیرت به دیدن ارزانی خیال موی میان تو کلک نقاش است
6 جهانیان همه مست شکست یکدگرند هجوم موج درین بحر گرد پرخاش است
7 ز غارت ضعفا مایه میبرد ظالم زپهلوی خس و خاشاک شعله عیاش است
8 کدام شعله که آخر به خاک ره ننشست بساط رنگ جهان را شکست فراش است
9 همین به زندگی اسباب دام آفت نیست به خاک نیز،کفن، خضر راه نباش است
10 حصار جهل بود دستگاه ما بیدل همان به چنگل خود آشیان خفاش است