-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ز دور ار ترا ناتوانی ببیند تنی مرده باشد، که جانی ببیند
2 کجا گنجد اندر زمین؟ عاشقی کو رخت را به شادی زمانی ببیند
3 کسی را رسد لاف گردن کشیدن که سر بر چنان آستانی ببیند
4 غریبی که شد شهر بند غم تو عجب گرد گر خان و مانی ببیند!
5 دل من سبک چون نگردد ز غیرت؟ که هر دم ترا با گرانی ببیند
6 سر باغ و بستان نباشد کسی را که همچون تو سرو روانی ببیند
7 مران اوحدی را ز پیشت چه باشد؟ که او هم ز وصلت نشانی ببیند