ز شرم آینه رویی در آتشم از اسیر شهرستانی غزل 293

اسیر شهرستانی

آثار اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

ز شرم آینه رویی در آتشم که مپرس

1 ز شرم آینه رویی در آتشم که مپرس ز دل ندادن خویی در آتشم که مپرس

2 سپند گریه خویشم در آرزوی کسی چو لاله بر لب جویی در آتشم که مپرس

3 ز تاب سوختنم شعله رنگ می بازد ز خوی عربده جویی در آتشم مپرس

عکس نوشته
کامنت
comment