1 ز اشکم غم یار می توان کرد قیاس آتش ز شرار می توان کرد قیاس
2 داغ دل پنهان جگر سوز مرا از ناله زار می توان کرد قیاس
1 دلم دُرجیست اسرار سخن دُرهای غلتانش فضای علم دریا فیض حق باران نیسانش
2 تعالی الله چه درهای لطیف آبدارست این که زیب گوش و گردن می کند ابکار عرفانش
1 زلال فیض بقا رشحه ز جام منست حیات باقی من نشاه مدام منست
2 بمن فرشته کجا می رسد ز رفعت قدر حریم درگه پیر مغان مقام منست
1 هر زمان حال من از عشق تو دیگرگون است بتو چون شرح کنم حال چه گویم چون است
2 غم دل سوخت مرا پیش که آرم بزبان قصه درد درونم که ز حد بیرون است