- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ز مژگان بوالهوس را در غمت کی خون به بار آید؟ نروید گل ز خار خشک اگر صد نوبهار آید
2 دلم از رفتن غم شادمان گردد، چه میداند که گر یک غم رود از سینهام بیرون، هزار آید
3 به مستی سر برآور، یا به ننگ هوش تن در ده قبول آن مکن هرگز که از یک دل دو کار آید
4 مرا هم یاد آید بیخودیهای سرشک خود چو بینم بیدلی را گریه بیاختیار آید
5 نسیم شرطه طوفان است دریای محبت را زهی حرمان، اگر زین بحر کشتی بر کنار آید