-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ز عشق روی تو، چون بلبل از گل شکفته گردم، هر دم گل از گُل
2 ز روی و موت دانستم، ندارد گل از سنبل جدائی، سنبل از گُل
3 دهانست و لب این، یا خضر بسته به روی چشمهٔ حیوان، پل از گُل
4 گلی بر سر زده آن سرو قامت و یا ماهیست دارد کاکل از گُل
5 ز بلبل نیست این غلغل به گلشن بود این شورش و این غلغل از گُل
6 مرا گوئی که چشم از او بپوشان چگونه چشم پوشد بلبل از گُل
7 صبوحی تا گلندامت به پهلوست بده دل بر گل و، بستان مل از گُل