ز من پندی فرا گیر از عطار نیشابوری بلبل نامه 34

عطار نیشابوری

آثار عطار نیشابوری

عطار نیشابوری

ز من پندی فرا گیر ای خردمند

1 ز من پندی فرا گیر ای خردمند عتاب و خشم را بر پای نه بند

2 کلاه فاقه را بر فرق سر نه بدان حرصی که باشد کمترش ده

3 ز قهرش دیدهٔ پر فتنه بر دوز چو باد انش به بی خوابی بیاموز

4 مسلط کن برو صیاد خود را بجای نان مده پالوده بد را

5 گر او را خوار کردی همچو یوسف عزیز مصر کردی همچو یوسف

6 ببسته سدهٔ فر سعادت بیان عالم الغیب و شهادت

7 مشعبد وار زیر حقه دارد نه چندان مهره کانراکس شمارد

8 بهر یاری که وقتش اقتضا کرد بدزدد مهرهٔ عمر زن و مرد

9 همی گردند پیاپی گردش او دو چاکر در رهش رومی و هندو

10 زمین سفلیان را آسمان است سرای علویان را آستان است

11 بگوش هوش بشنو این سخن را فدای این سخن کن جان و تن را

12 چو فرصت هست کاری بیشتر بود پشیمانی گر آید کی کند سود

13 چراغ دل ز شمع جان برافروز اصول علم استادان بیاموز

14 به جان گر خدمت استاد کردی ز خدمت برخوری استاد گردی

15 ولی اندیشهٔ تو آن ندارد معما گفتن تو جان ندارد

عکس نوشته
کامنت
comment