1 ز تیغ او گل زخمی شکار خواهم کرد ز رشک خون به دل نوبهار خواهم کرد
2 هزار درد سرم هست غیر بیکاری جنون رسید ندانم چه کار خواهم کرد
1 چمن جلوه کن غبار مرا سبز کن باغ انتظار مرا
2 دل و یادش خدا نگهدارد در طلسم خزان بهار مرا
1 اگر ز درد نشانی بود فغان تو را شکستگی نکند صید استخوان تو را
2 به راه بیدلی خود چو عکس آینه باش که از تو شوق کند جستجو نشان تو را
1 شمشیر تو قبله گاه سرها پروانه ناوکت جگرها
2 پرواز وفاست گلفشان تر بر باد دهیم بال و پرها