ز دلها درد دل برداشتن هم از قدسی مشهدی غزل 235

قدسی مشهدی

آثار قدسی مشهدی

قدسی مشهدی

ز دلها درد دل برداشتن هم عالمی دارد

1 ز دلها درد دل برداشتن هم عالمی دارد به بالای غم من ریز گو هرکس غمی دارد

2 طبیعی نیست با مردم، تواضعهای می‌خواران ملایم می‌نماید خار تا اندک نمی دارد

3 من از تنهایی خود گر زنم فریاد، معذورم چرا نالان بود بلبل که چون گل همدمی دارد

4 رکاب آن سوار آخر به دستم خواهد افتادن نیم نومید من هم، گر سلیمان خاتمی دارد

5 مصیبت دیده پهلوی طربناکان ندارد جا بیا گو در صف ما باش هر کو ماتمی دارد

6 ز چوب خشک، خوبان می‌تراشند آشنا قدسی نگر چون زلفشان از شانه هر سو محرمی دارد

عکس نوشته
کامنت
comment