- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ز دلها درد دل برداشتن هم عالمی دارد به بالای غم من ریز گو هرکس غمی دارد
2 طبیعی نیست با مردم، تواضعهای میخواران ملایم مینماید خار تا اندک نمی دارد
3 من از تنهایی خود گر زنم فریاد، معذورم چرا نالان بود بلبل که چون گل همدمی دارد
4 رکاب آن سوار آخر به دستم خواهد افتادن نیم نومید من هم، گر سلیمان خاتمی دارد
5 مصیبت دیده پهلوی طربناکان ندارد جا بیا گو در صف ما باش هر کو ماتمی دارد
6 ز چوب خشک، خوبان میتراشند آشنا قدسی نگر چون زلفشان از شانه هر سو محرمی دارد