- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ز پیش دیده تا جانان من رفت تو پنداری که از تن جان من رفت
2 اگر خود همره جانان نرفتم ولی فرسنگها افغان من رفت
3 سر و سامان مجو از من چو رفتی تو چون رفتی سر و سامان من رفت
4 چه دید از من که چون بر هم زدم چشم چو اشک از دیدهٔ گریان من رفت
5 از آن پیچم به خود چون مار ، وحشی که گنج کلبهٔ ویران من رفت