ز پیش دیده تا جانان من رفت از وحشی بافقی غزل 102

وحشی بافقی

آثار وحشی بافقی

وحشی بافقی

ز پیش دیده تا جانان من رفت

1 ز پیش دیده تا جانان من رفت تو پنداری که از تن جان من رفت

2 اگر خود همره جانان نرفتم ولی فرسنگها افغان من رفت

3 سر و سامان مجو از من چو رفتی تو چون رفتی سر و سامان من رفت

4 چه دید از من که چون بر هم زدم چشم چو اشک از دیدهٔ گریان من رفت

5 از آن پیچم به خود چون مار ، وحشی که گنج کلبهٔ ویران من رفت

عکس نوشته
کامنت
comment