ز شوخی مژه گر جام برنمی از اسیر شهرستانی غزل 444

اسیر شهرستانی

آثار اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

ز شوخی مژه گر جام برنمی گردد

1 ز شوخی مژه گر جام برنمی گردد شکار چشم تو ناکام برنمی گردد

2 ز دور باش تو قاصد نرفته برگردید غنیمت است که پیغام بر نمی گردد

3 دل آمده است یه یادم نشان الفت کیست رمیده تا نشود رام بر نمی گردد

4 به نا امیدی ما عمر جاودان بخشید کسی زکوی تو ناکام بر نمی گردد

5 به غیر از اینکه ترحم کنی چه خواهی کرد اسیر از تو به دشنام بر نمی گردد

عکس نوشته
کامنت
comment