- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ز همراهان جدایی مصلحت نیست سفر بیروشنایی مصلحت نیست
2 چو ملک و پادشاهی دیده باشی پس شاهی گدایی مصلحت نیست
3 شما را بیشما میخواند آن یار شما را این شمایی مصلحت نیست
4 چو خوان آسمان آمد به دنیا از این پس بینوایی مصلحت نیست
5 در این مطبخ که قربانست جانها چو دونان نان ربایی مصلحت نیست
6 بگو آن حرص و آز راه زن را که مکر و بدنمایی مصلحت نیست
7 چو پا داری برو دستی بجنبان تو را بیدست و پایی مصلحت نیست
8 چو پای تو نماند پر دهندت که بیپر در هوایی مصلحت نیست
9 چو پر یابی به سوی دام حق پر که از دامش رهایی مصلحت نیست
10 همای قاف قربی ای برادر هما را جز همایی مصلحت نیست
11 جهان جوی و صفا بحر و تو ماهی در این جو آشنایی مصلحت نیست
12 خمش باش و فنای بحر حق شو به هنبازی خدایی مصلحت نیست