1 ز فرموده اوستادان پیش شبی آمد این بیتم اندر نظر
2 پسر کو ندارد نشان از پدر تو بیگانه خوانش مخوانش پسر
3 وزین بیت اندیشه ی دوربین بدین معنی نغز شد راهبر
4 که دوران دو رنگ است و ابنای او ندارند از آن از دو رنگی گذر
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 دردا که یار بر سر لطف نهان نماند نامهربان دو روز به ما مهربان نماند
2 شرمنده ی سگان ویم، بعد مرگ هم کز سوز سینه در تن من استخوان نماند
1 مژده باد ای دل که باز آن شمع را پروانهام کز نگاه آشنایش از خرد بیگانهام
2 من شرارم دوری آتش نمیسازد مرا تا ز آتش دور گشتم با فنا همخانهام
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به