- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 از پسته تنگ خود آن یار شکر بوسه دوشم بلب شیرین جان داد بهر بوسه
2 از بهر غذای جان ای زنده بآب و نان بستد لب خشک من زآن شکرتر بوسه
3 ای کرده رخت پیدا بر روی قمر لاله وی کرده لبت پنهان در تنگ شکر بوسه
4 مه نور همی خواهد از روی تو در پرده جان را ز همی گوید با لعل تو در بوسه
5 نزد تو خریداران گر معدن سیم آرند ای گنج گهر زآن لب مفروش بزر بوسه
6 ای قبله جان هر شب بر خاک درت عاشق چون کعبه روان داده بر روی حجر بوسه
7 چون جوف صدف او را پر در دهنی باید وآنگه طلب کردن زآن درج گهر بوسه
8 خواهی که شکر بارد از چشم چو بادامت رو آینه بین وز خود بستان بنظر بوسه
9 چون خاک سر کویت آهنگ هوا کرده بر ذره بمهر دل داده مه و خور بوسه
10 هرجا که تو برخیزی از پای تو بستاند زنجیر سر زلفت چون حلقه ز در بوسه
11 لطفت که چو اندیشه حد نیست کنارش را از روی تو انعامی دیدیم مگر بوسه
12 سیف ار ز تو می خواهد بوسه تو برو می خند کز لعل تو خوش باشد گر خنده و گر بوسه
13 گر پای رقیبانت بوسند محبانت ترسا ز پی عیسی زد بر سم خر بوسه