از عشق تو اندر از محمدحسین غروی اصفهانی غزل 38

محمدحسین غروی اصفهانی

آثار محمدحسین غروی اصفهانی

محمدحسین غروی اصفهانی

از عشق تو اندر تاب و تبم

1 از عشق تو اندر تاب و تبم وز شوق تو در وجد و طربم

2 از شمۀ لطف تو سلمانم وز شعلۀ قهر تو بو لهبم

3 هندوی بت خال تو شدم رسوای تو در عجم و عربم

4 با سر ره عشق تو می پویم گر مانده شود پای طلبم

5 من بندۀ حلقه بگوش توام جز این نبود حسب و نسبم

6 خود را بشمار غلامانت می آورم، و دور از ادبم

7 ای شام غمم را صبح امید بازآ که شود چون روز، شبم

8 از عشق تو سینه لبالب غم وز شوق تو آمده جان بلبم

9 گر سوخته مفتقرت چه عجب از خامی مدعیان عجبم

عکس نوشته
کامنت
comment