حکیم سبزواری

حکیم سبزواری

حکیم سبزواری
حکیم سبزواری

از مژه گرچشم مستت دست از حکیم سبزواری غزل 158

غزل 158 ام از 208 غزلیات

از مژه گرچشم مستت دست در خنجر زده

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9

1 از مژه گرچشم مستت دست در خنجر زده نیست بد مستی عجب زان مست کان ساغر زده

2 برزده آن آتش طلعت بفردوس نعیم طاق ابروحسنش از خورشید بالاتر زده

3 ابروی او آبروی ماه نو را ریخته شمع از آزرم رویش خویش بر آذر زده

4 خط بطلان زان قد چون نیشکر کلک قدر برالفهای قد سیمین بران یکسر زده

5 ای بت چین تیر مژگانت خطا هرگز نرفت چون خور آسان گرچه در هر لحظه نیرت پرزده

6 مشت خاکی را نباشد دلربائی اینهمه کیست این یارب ز روی گلرخان سر بر زده

7 آنهمه غوغا که در محشر شود نبود عجب شورش از سودای زلفش در سر محشر زده

8 در فلک خرگاه مهر از ماه بالاتر زنند وین هلال ابرویش از مهر و مه برتر زده

9 طوطی گویای اسرارم شکرریزی کند گوئی از نوش لبت منقار در شکر زده

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر از مژه گرچشم مستت دست در خنجر زده

شاعر شعر از مژه گرچشم مستت دست در خنجر زده چه کسی است ؟

شاعر شعر از مژه گرچشم مستت دست در خنجر زده حکیم سبزواری می باشد.

شعر از مژه گرچشم مستت دست در خنجر زده در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 13 سروده شده است.

قالب شعر از مژه گرچشم مستت دست در خنجر زده چیست ؟

قالب شعر از مژه گرچشم مستت دست در خنجر زده غزل است

مضمون اصلی شعر از مژه گرچشم مستت دست در خنجر زده چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
حکیم سبزواری

از مژه گرچشم مستت دست از حکیم سبزواری غزل 158

غزل 158 ام از 208 غزلیات
بنر