1 از جنابت چو دامنت آلود بایدت در زمان غسل سرود
2 که کنم غسل غسل از پی یار حق بکار است و پاک شد مردار
3 ابتدا هست یار و آخر یار حکم خاوندگار عزت دار
1 زاد فی الطنبور اخری نغمه یعنی ز نو مردم تبریز لحنی ساختند اندر رباب
2 چند تن اهریمن آسا در لباس مردمان کادمی صورت بدند اما بسیرت چون دواب
1 چو در خواب شد دیده پاسبانها نوای درای آمد از کاروانها
2 به محمل گزیدند جا خوبرویان به تنها دمیدند گفتی روانها
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به