از تو بیداد از محمدحسین غروی اصفهانی غزل 52

1 از تو بیداد وز من ناله و فریاد خوش است چهچه از بلبل و از گل همه بیداد خوش است

2 حسن لیلی بی سرگشتگی مجنون است شور شیرین و فداکاری فرهاد خوش است

3 بندۀ شیفتۀ روی تو را آزادی است عشق در تربیت بنده و آزاد خوش است

4 شعلۀ روی تو در خرمن دل آتش زد حاصل عمر اگر شد همه بر باد خوش است

5 تا بکی در پی کوته نظرانی نگران چشم دل باز بکن صنعت استاد خوش است

6 خوی دیو از دل دیوانۀ خود بیرون کن گر ترا آمدن روی پریزاد خوش است

7 بیمی از سیل فنا نیست ز بد عاقبتی است ورنه این طرح دلاویز ز بنیاد خوش است

8 مفتقر! لشگر غم گر که خرابت نکند شادمان باش که در کشور آباد خوش است