ازین دلگشا جشن وافر سرور از کلیم قطعه‌ 28

ازین دلگشا جشن وافر سرور

1 ازین دلگشا جشن وافر سرور همه عید شد سربسر ماه و سال

2 زمان را گرفت امتداد فرح چو رشته که پنهان شود در لئال

3 می شادمانی و بزم و طرب فراوان تر از آب در برشکال

4 نفس کار صیقل بر آئینه کرد زبس سینه ها گشت پاک از ملال

5 ز گوهر فشانی دست کرم گهر گشته چون آینه پایمال

6 بدینسان که باشند یاقوت و لعل پریشان نشد گل ز باد شمال

7 زبس گوهر و زر گرفتست اوج مرصع توان کرد تیغ خیال

8 طمع آنچنان طرف ازین جشن بست که دیگر لبش وانشد از سئوال

9 چه سوداست دانی که از رقص شوق فتادند افلاک در وجد و حال

10 دو سعد اختر اوج شاهنشهی ببرج شرف کرده اند اتصال

11 دو گوهر بیک عقد دوران کشید که باشد سیم شان بعالم محال

12 ز آمیزش زهره و مشتری سعادت گرفتست اوج کمال

13 دو چشمند بر چهره سروری که هستند در وصل بی انفصال

14 در آمیزش و سازگاری بهم موافق چو بر روی دولت دو خال

15 خرد بهر تاریخ تزویج گفت (قران کرد سعدین برج جلال)

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر