از آب و اشک ای لبت از خوی از سحاب اصفهانی غزل 40

سحاب اصفهانی

آثار سحاب اصفهانی

سحاب اصفهانی

از آب و اشک ای لبت از خوی می در آب

1 از آب و اشک ای لبت از خوی می در آب جان تا به کی در آتش و تن تا به کی در آب؟

2 جسم مرا به کوی تو آورد سیل اشک چون کشتئی که مرحله ها کرده طی در آب

3 بر باد از آن نداد که از رشک عاشقان غرق است خاک من بسر کوی وی در آب

4 ساقی به دفع سردی دی می به شیشه ریخت آتش که دیده خاصه به هنگام دی در آب؟

5 از ناله وز گریه جدا از مهی (سحاب) گاهی چو نی زبادم و گاهی چو نی در آب

عکس نوشته
کامنت
comment