-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 از زمانه منال خاقانی گرچه در غربتت منال نماند
2 که زمانه هم از تو نالان تر که کرم را در او مجال نماند
3 قفل پندار برکن از در دل که تو را عشوهٔ نوال نماند
4 فارغ آنگه شود دلت که در او دیو پنداشت را خیال نماند
5 تکیهگاه نصیب بعد الیوم جز بر اکرام ذو الجلال نماند
6 خواجگان را به انفعال بران که در ایشان جز افتعال نماند
7 ماتم خواجگان رفته به دار کز درخت کرم نهال نماند
8 ای خراسان تو را شهاب نزیست وی صفاهان تو را جمال نماند
9 گر سگالش کنی به هفت اقلیم یک کریم سخا سگال نماند
10 سفلگان را و راد مردان را کار بر یک قرار و حال نماند
11 هر که را مال هست، همت نیست هر که را همت است، مال نماند