- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 از خاک ری در گوش جان آواز اقدس میرسد بانگ انااللهی از آن ارض مقدس میرسد
2 گرچه نیارد یاد من آن لعبت آزاد من از دوریش فریاد من بر چرخ اطلس میرسد
3 تا رفتم از آن گلستان کردم وداع دلستان زخمم به دل نیشم به جان از خار و از خس میرسد
4 در محبس هجرش منم کز اشک تر شد دامنم از قسمت جان و تنم زندان و محبس میرسد
5 پیک صبا در حضرتش بوسد زمین طاعتش بر شاخ سرو قامتش کی دست هرکس میرسد
6 ای دل مشو تلخ و تُرُش کز زانکه بنشینی خَمُش بس میوه شیرین خوش ز آن نخل نورس میرسد
7 مرهم ز بعد ریش شد نوش از پی هر نیش شد چون درد و غم از پیش شد آسایش از پس میرسد
8 در این سپهر چنبری او زهره شد من مشتری چون پروز من و آن پری بر آل افطس میرسد
9 بس کن امیری ماجرا با وی مکن چون و چرا کالهام یزدانی ترا بر کلک اخرس میرسد