از از سنایی غزنوی حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه 23

سنایی غزنوی

آثار سنایی غزنوی

سنایی غزنوی

از غلام آنکه زی عیال آمد

1 از غلام آنکه زی عیال آمد او ز دنبه بپوستکال آمد

2 نیست کدبانویی و گادن را زن بد جز طلاق دادن را

3 بندهٔ زن شدن به شهوت و مال پس براو حکم کردن اینت محال

4 زشت باشد که در زناشویی بنده باشی و خواجگی جویی

5 بندهٔ زن مشو حرام و حلال تا نگرداندت عیال عیال

6 جفت در حکم شوی خود باشد لیک در حکم بنده بد باشد

7 تو چو انگشت گشته از تشویش زن چو ناخن‌کنان به ناخن ریش

8 نفقه بر ریش خواجه خط کرده سبلت او چو کون بط کرده

9 سیم کابین چو طوق در گردن زرنه بر طاق و خیره غم خوردن

10 کرد باید زن ای ستوده سیر لیکن از خان و مان خویش به در

11 زیرک آنست کو نگاید زن ننهد در سرای خود شیون

12 اشتقاقش ز چیست دانی زن یعنی آن قحبه را به تیر بزن

13 پس اگر والعیاذباللّٰه باز بچه در سقف کس کند پرواز

14 کس ببینی گرفته از سر کین ریش بابا ز ناز در سرگین

15 پس چه گویم که هرکه عاقل‌تر پیش سحبان کیر باقل تر

عکس نوشته
کامنت
comment